حال و روزنوشت‌

حال و روزنوشت‌های من در این روزهای نبادا!

حال و روزنوشت‌

حال و روزنوشت‌های من در این روزهای نبادا!

خانم صبور!

 

هیمه را افزون می کنم

سلام خانم ِ صبور!

خجل ِ این همه نگرانی‌ام در چشمان ِ شما

هیمه‌های بخاری را

                       کمی بیشتر می‌کنم

که سرخی ِ گونه‌هایتان را

                       از گرما بیانگارند...

 

نظرات 5 + ارسال نظر

سلام خواستم بی خبر نرم

سلام آقای دوست .. این بخاری هیزمی و سرو صدای هیزم ها ! منو به یاد دیلمان انداخت :)
وشعر که چقدر قشنگ بود ..

مریم 1385/12/06 ساعت 10:29 http://razzanblogsky.com

به نظرم تمام زندگی زنها یا در راز میگذرد یا در انکار

فریبا 1385/12/08 ساعت 13:23 http://aakaashaa.blogfa.com

یه جور خاصی این شعر من و گرفت شاید به خاطر سرخی این هیزماست یا راز ِ سرخی ِ اون گونه ها یا صبوری ِ زنی که می تونه مردی رو خجل کنه ...

فریبا 1385/12/08 ساعت 13:26 http://aakaashaa.blogfa.com

یه جور خاصی این شعر من و گرفت شاید به خاطر سرخی این هیزماست یا راز ِ سرخی ِ اون گونه ها یا صبوری ِ زنی که می تونه مردی رو خجل کنه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد