حال و روزنوشت‌

حال و روزنوشت‌های من در این روزهای نبادا!

حال و روزنوشت‌

حال و روزنوشت‌های من در این روزهای نبادا!

آمده ام پای این درخت انگور بالا بلند!


painting by seyyed amin nabipoor نقاشی از سید امین نبی پور

انگورها را بسته به ظرفیت توزیع کرده اند بین آدم ها و غیر آدم ها!

کسی چون رسول خاتم صلی الله علیه و آله گنجایشی بی کران داشت و هر چه مستی برایش تدارک می دیدند باز جامی دیگر طلب می کرد که ما عبدناک حق عبادتک و ما عرفناک حق معرفتک!
و آدمی چون بایزید به جرعه ای مست شد و فریاد برآورد: آی من خدایم و لیس فی جبتی الا الله و در پیراهن من جز خدا نیست و چه بزرگم من و شأن من چه عظیم است...
حالا منی که با کلمات به ابراز ِ وجود می خواهم که بپردازم وضعیتم چنان است که به قول شاعر هفت شهر عشق را عطار گشت و من هنوز کوچه را پیدا نکرده ام با کمال شرمندگی!

آمده ام پای درخت انگوری بالا بلند تا شاید آنها که بالایند چیزی از دست شان در برود و سهمی به بی چیزی ام برسد ...

مستی که به این آسانی ها نیست... ظرفیتش هم ...


پ.ن:

نقاشی از سید امین نبی پور