خورشید طلوع کرد
بدون اینکه بداند نمیخواستم صبح شود ...
گربه هم ...
پیش از پایین پریدن از آن ....
اول بهارلنگه جوراب دختر بچهزیر باران
اول بهارهر روز پر برگ ترپیچک روی دیوار
گنجشک پریدسایه اش هنوز بر زمیناینجا نشسته
خانه ای از آن خود دارمزیر این پتو
تنهاترحالا که تک ستاره از پنجره رفت
******
تنهاییدر تاریکی پنجرهیک ستاره